Notice: This is the official website of the All Empires History Community (Reg. 10 Feb 2002)

  FAQ FAQ  Forum Search   Register Register  Login Login

تاريخ ايران از نگاه مورخين ارمني - آگاتانژ

 Post Reply Post Reply
Rate this Article:
Poll Choice Votes Poll Statistics
0 [0.00%]
0 [0.00%]
0 [0.00%]
0 [0.00%]
0 [0.00%]
You can not vote in this poll

Author
Cyrus Shahmiri View Drop Down
Administrator
Administrator
Avatar
King of Kings

Joined: 07-Aug-2004
Location: Iran
Online Status: Offline
Posts: 6240
  Quote Cyrus Shahmiri Quote  Post ReplyReply Direct Link To This Post Topic: تاريخ ايران از نگاه مورخين ارمني - آگاتانژ
    Posted: 25-Jul-2009 at 10:51

آگاتانغلوس (آگاتانژ)1

 

زندگي نامه

 

آگاتانغلوس (Agatangelos) يك نام يوناني به معني «فرشته‌ي نيك» مي‌باشد. از وي به عنوان تاريخ نگار ارمني قرن پنجم ميلادي ياد مي‌شود ولي در مورد مليت، دوره‌اي كه وي مي‌زيسته و حتي ارمني‌زبان بودن وي اختلاف نظر گسترده‌اي ميان پژوهشگران وجود دارد. قديميترين تاريخ‌نگاري كه به گونه‌اي به وي اشاره داشته است «پاوستوس بوزند» بوده است كه تنها به وجود نويسنده‌اي پيش از خود كه شرح حال گريگور قديس و تيرداد شاه را نوشته، اشاره دارد. ولي نخستين تاريخ‌نگار ارمني كه نام آگاتانغلوس را در كتاب خود آورده «لازار فارپي» است كه مي‌نويسد: «نخستين كتاب تاريخ ارمنيان، كه به گونه‌اي دقيق به دست مرد با سعادتي چون آگاتانغلوس نوشته شد، از كشته شدن اردوان به دست اردشير، پسر ساسان، فرمانرواي يكخداي استخري، آغاز مي‌‌شود و تا روي گرداندن ارمنيان از ناداني و بت‌پرستي و گرويدن به حقيقت و خدا پرستي، كه به دست گريگوريس شهادت‌جو انجام پذيرفت ادامه مي‌يابد، و به همين سبب آن را كتاب گريگوريس مي‌نامند.» ديگر تاريخ‌نگاران ارمني همچون «موسي خورني» و «سبئوس» نيز در كتب خود به آگاتانغلوس اشاره دارند.

كتاب «تاريخ ارمنيان» كه به نام «تاريخ گريگوريس» يا «تاريخ آگاتانغلوس» نيز شهرت دارد از نخستين آثاري است كه به خط ارمني نوشته شده است، البته به عقيده برخي از پژوهشگران همچون «نوراير بوزانداتسي»، اديب ارمني قرن نوزدهم، متن اصلي كتاب به زبان يوناني بوده است و آگاتانغلوس آن را به ارمني ترجمه كرده است. نكته مهم تاريخ نگارش اين كتاب است، نويسنده در پيشگفتار و پايان كتاب خود مي‌نويسد كه شاهد عيني رويدادها بوده است ولي پژوهشهاي تاريخ‌شناسي كه از قرن نوزدهم آغاز شد نشان داد كه نويسنده‌ي كتاب به قرن پنجم ميلادي تعلق دارد و اين اشارات را احتمالا كساني كه بعدها اثر او را رونويسي كرده‌اند بر آن افزوده‌اند تا اعتبار آن را بالا ببرند. گوتشميد در سال 1877 ميلادي نشان داد كه «تاريخ آگاتانگفوس» اطلاعات چندان دقيق و مشخصي از قرن چهارم ميلادي در خود ندارد و اين كتاب نمي‌تواند از آن كسي باشد كه در قرن چهارم زيسته است. نكته ديگري كه درباره رد فرضيه متعلق بودن آگاتانغلوس به قرن چهارم وجود دارد اين است كه وي و در پي او تاريخ نگاران همچون موسي خورني (قرن پنجم) و سبئوس (قرن هفتم) تنها از دو پادشاه ايراني2 كه در قرن سوم بر ارمنستان حكومت مي‌كردند ياد مي‌كنند: يكي خسرو بزرگ و ديگري پسرش تيرداد بزرگ. در حاليكه در اين قرن، به نظر بسياري از پژوهشگران، چهار پادشاه3 ايراني وجود داشتند كه عبارتند از: خسرو يكم (217 م) ، تيرداد دوم (224 م)، آرتاوازد (252 م)، تيرداد سوم (287 م).

همانطور كه اشاره شد آگاتانغلوس يك نام يوناني است ولي گروهي از پژوهشگران همچون گوشتميد نسبت به واقعي بودن اين نام ترديد داشته‌اند، زيرا كه اين نام تنها در متون ارمني آمده و در جاي ديگر ديده نشده است. اين احتمال نيز وجود دارد كه نويسنده كتاب يك تاريخ‌نگار ارمني ناشناس بوده است كه كتاب خود را به زبان ارمني نوشته است و شخصي به نام آگاتانغلوس اين كتاب را به يوناني ترجمه كرده ولي نام وي به جاي نويسنده اصلي برجاي مانده است.

 

 

تاريخ ارمنيان

 

داستان با سقوط پادشاهي پارتها (اشكانيان) به دست اردشير ساساني4 و كشته شدن آخرين پادشاه اشكاني يعني اردوان پنجم آغاز مي‌گردد. در اين زمان خسرو پادشاه ارمنستان بود كه در زمان اشكانيان از ارج و قرب بالايي برخوردار بود و پس از پادشاه اشكاني دومين كس به حساب مي‌آمد. خسرو كه خود از ايل و تبار پارتي بود بر آن شد كه با ساسانيان مقابله كند و انتقام خود را از آنها بگيرد، در اين امر هم تا حدي موفق بود و در چند جنگ پارسيان را متحمل شكست كرد و تا تقريبا يازده سال قلمرو پارس را مورد چپاول خود قرار داد.

پادشاه پارسي كه از حملات بي‌امان ارمنيان به رهبري شاخه‌اي از اشكانيان عاجر مانده بود در پي چاره‌اي گشت تا به گونه‌اي اين پادشاه اشكاني مستقر در ارمنستان را در جاي خود بنشاند. وي با دادن قول پادشاهي ارمنستان به يكي از بازماندگان سلسله پارتي در ايران به نام «آناك»، از وي خواست تا با هر ترفندي كه مي‌تواند خسرو را از سر راه وي بردارد. آناك همرا با خانواده و همه‌ي همتباران خود به بهانه‌ي كوچ به ارمنستان رفت و چنين وانمود كرد كه بر پادشاه پارسي شوريده است. به هر حال خسرو فريب آناك را خورد و وي را به گرمي پذيرفت و به وي اعتماد بسيار كرد و سرانجام هم در توطئه‌اي كه آناك در يك شكارگاه ترتيب داد توسط وي كشته شد. هرچند خود آناك نيز موفق به گريز نشد و در راه برگشت به ايران توسط ارمنيان به دام افتاده و به قتل رسيد. همه خانواده و ايل و تباري وي هم كه به ارمنستان كوچ كرده بودند به طرق مختلف كشته شدند به جزء يكي از فرزندان وي به نام گريگور كه به يونان گريخت و بعدها در اثر مراودت با مسيحيان آن سرزمين به دين مسيحيت گرويد.

پادشاه پارسي با شنيدن مرگ خسرو با سپاهي به ارمنستان تاخت و بسياري را به اسارت گرفت، بدين ترتيب از فرزندان خسرو هم تنها يك فرزند خردسال به نام تيرداد با كمك فردي موفق به فرار به يونان شد. تيرداد در يونان پرورش يافت و دانش آموخت. بعد از مدتي گريگور بدون اينكه فاش سازد كه فرزند آناك است به نزد تيرداد رفت و همچون بنده‌اي در خدمت وي درآمد. تيرداد توانست در سپاه پادشاه يونان از خود رشادتهاي بسيار نشان دهد و به مقامات بالايي برسد. در جنگي كه ميان يونانيها و گوتها صورت گرفت، تيرداد به فرمان قيصر قباي سرخ‌فام وي را بر تن كرد و به جاي وي وارد جنگ شد و موفق به دستگيري پادشاه گوتها شد. از اين رو قيصر به وي ارج بسيار نهاد و لشكري به ياري او داد و به كمك اين لشكر وي توانست سرزمين پدري خود را از پارسيان بازپس بگيرد.

گريگور در اين سفر به همراه تيرداد به ارمنستان آمد و تلاش بسيار كرد تا وي را به آيين مسيحيت رهنمون سازد. ولي تيرداد به آيين و رسوم اجدادي خود بسيار پايبند بود و در پذيرش آيين جديد به سختي مقاومت نمود. در نقطه مقابل وي تلاش كرد كه گريگور را از دين مسيحيت منحرف سازد، گرچه به هيچ وجه با سخن و كلام قادر نبود گريگور را قانع كند، از اين رو چاره‌اي نداشت جز اينكه كه با زور و اجبار خواسته خود را عملي كند، ‌بدين ترتيب چندين بار دست به شكنجه گريگور زد ولي گريگور نه تنها از دين خود باز نگشت بلكه هر بار تيرداد را نصيحت كرد كه آيين مسيحيت را بپذيرد و رستگار شود. سرانجام وقتي پادشاه پي برد كه وي فرزند آناك است فرمان داد كه وي را به درون سياهچال بيندازند تا هر چه زودتر كشته شود. با اينحال گريگور سيزده سال در آن سياهچال زنده ماند.

تيرداد در دوران پادشاهي خود قلمرو پادشاهي پارسيان و آسورستان را پيوسته ويران مي‌كرد و سخت آسيب مي‌رساند. وي چندين بار پارسيان را شكست داد و از آنان مردان بسياري را به اسارت گرفت. جنگ بين تيرداد و پارسيان تقريبا در كل سيزده سالي كه گريگور در سياهچال بود ادامه داشت.

در اين زمان دقيانوس5 قيصر روم بود، وي تصميم داشت همسري زيبا براي خود برگزيند، ماموران وي در پي جستجوهاي خويش راهبه‌اي زيبارو به نام هريپسيمه را در يكي از صومعه‌هاي رم يافتند و به وي معرفي كردند ولي هريپسيمه كه نمي‌خواست اسير اميال نفساني قيصر شود از رم گريخت و به ارمنستان رفت. دقيانوس نامه‌اي به تيرداد نوشت و از وي خواست كه چنانچه آن راهبه در سرزمين اوست وي را پس بفرستد و اگر خود او را پسنديد نزد خود نگاه دارد. تيرداد هم فرمان داد تا هر گوشه از خاك ارمنستان را جستجو كنند تا هريپسيمه را بيابند. اين كار صورت گرفت و هريپسيمه يافت گشت و به زور به پيش تيرداد آورده شد. تيرداد تلاش كرد كه به وي تجاوز كند ولي هريپسيمه موفق به فرار از دست وي شد، هرچند قبل از اينكه بتواند از شهر خارج شود توسط افراد تيرداد دستگير شد و به طرز فجيعي به قتل رسيد.

پس از مرگ هريپسيمه، تيرداد تعادل رواني خود را از دست داد و ديوانه شد. به سبب ديوانگي وي كل مملكت به هم ريخت و اوضاع مردم نابسمان گشت. خواهر تيرداد در خواب ديد كه تنها راه رهايي از اين وضع ياري خواستن از گريگور دربند است. همگان تصور مي‌كردند كه وي بعد از اين همه سال ديگر مرده باشد ولي اينچنين نبود و وي را زنده از سياهچال بيرون كشيدند. با ديدن گريگور، پادشاه و ملازمانش به پاي وي افتاده و به خاطر آزارهايي كه تاكنون به وي رسانده‌اند عذرخواهي كردند. گريگور نيز پوزش آنها را پذيرفت و باز به نصيحت آنها پرداخت و با آنها در مورد لطف خداوند و حضرت مسيح در اين همه سال اسارت وي در بدترين شرايط سخن گفت.

 

 

رستگاري ارمنستان و ايمان آوردن قديس ايثارگر

 

بدين ترتيب پادشاه و مردم به سخنان گريگور ايمان آورده و همگي به دين مسيحيت گرويدند. گريگور از خداوند شفاي پادشاه را درخواست كرد كه با عنايت خدا اين امر نيز صورت گرفت. سپس وي با كمك پادشاه و ديگر مردم براي مسيحياني كه به شهادت رسيده بودند مقبره‌هايي ساخت.

به دستور تيرداد كليه بتخانه‌هايي كه براي ايزدبانو آناهيتا، ايزد تير و ديگر ايزدان ساخته شده بودند، نابود گشتند و به جاي آنها با راهنمايي گريگور كليساهايي بنا گشتند. سپس تيرداد و گريگور به سرتاسر سرزمين ارمنستان سفر كرده و به تبليغ دين مسيحيت در بين عموم مردم پرداختند. سپس گريگور به يونان سفر كرد و در آنجا توسط رهبر مقدس به مقام اسقفي نائل آمد و به ارمنستان بازگشت. بعدها توسط خود وي بيش از چهارصد اسقف تقديس گشتند و به اداره كليساهاي ارمنستان گماشته شدند. گريگور در روزگار جواني ازدواج كرده بود و دو پسر به نامهاي ورتانس و آريستاگس داشت كه هر دو آنها به دين مسيحيت گرويده بودند. به دستور پادشاه هر دو پسر وي كه در يونان مي‌زيستند به ارمنستان آورده شدند. سپس گريگور به جاي خود آريستاگس را به مقام اسقفي تقديس كرد تا پس از وي حكومت ديني ميهنش را به دست بگيرد.

درآن  زمان كستانتيانوس6 قيصر روم نيز به دين مسيحيت گرويد و به فرمان وي دين مسيحيت در سرتاسر سرزمين روم به رسميت شناخته شد. با شنيدن اين خبر، تيرداد به همراه گريگور و پسرش اسقف آريستاگيس با لشكري بزرگ به رم رفتند و به گرمي توسط قيصر مورد استقبال قرار گرفتند. مدتي در آنجا ماندند و سپس با بدرقه قيصر و روحانيون مسيحي روم به ارمنستان بازگشتند. گريگور تا پايان عمر بر دين خود راسخ ماند تا اينكه به ديدار مسيح در جهان باقي شتافت.

 

نتيجه

 

تاريخ ارمنيان و ارمنستان در هر دوره‌اي براي ايران از اهميت خاصي برخوردار بوده چراكه ارمنستان در دوراني بخشي از ايران بوده و يا به عنوان يكي از مهمترين كشورهاي همسايه روابط بسيار نزديكي با ايران داشته و به گونه‌اي مي‌توان گفت تاريخ آن كشور با تاريخ كشور ما گره خورده است.

اين كتاب در اصل شرحي بر چگونگي گرويدن ارمنيان به دين مسيحيت و مسيحي شدن دولت ارمنستان در تقابل با زرتشتيگري ساسانيان مي‌باشد. همانطور كه مي‌دانيم تصاحب ارمنستان همواره بين دولتهاي ايران و روم بر سر مناقشه بوده است،‌ از اين رو هر گونه تغيير در ساختار حكومتي اين كشور مسلما براي ايران اهميت ويژه‌اي داشته است. با توجه به اينكه به فاصله اندكي مسيحيت دين رسمي روم نيز شد، خواه ناخواه يك اتحاد ديني بين ارمنستان و روم برقرار گشت كه قطعا به سود ايران نبود.

گذشته از اينكه اين كتاب اطلاعاتي هرچند ناچيز از اوايل دولت ساساني را در اختيار مي‌گذارد ولي نبايد اين نكته را از نظر دور داشت كه همانطور كه در خود اين كتاب نيز به آن اشاره شده است پادشاهان ارمنستان از دودمان اشكاني بوده‌اند از اين رو حكومتي كه در ارمنستان جريان داشت را مي‌توان به گونه‌اي دنباله سلسله اشكاني كه بدست ساسانيان در ايران منقرض گشت دانست.

هرچند اين كتاب به جزء اردشير اول ساساني به نام ديگري از پادشاهان ساساني اشاره نكرده است ولي در چند مورد به كشمكش بين پادشاهان اشكاني ارمنستان و پادشاهان ساساني پارس اشاره دارد كه از لحاظ تاريخي داراي اهميت مي‌باشد. گرچه اين كتاب به گونه‌اي يك طرفه به تمامي اين كشمكشها نگريسته و جوري وانمود كرده است كه سرزمين كوچك ارمنستان همواره بر امپراتوري پارس غالب بوده و پارسيان به جز دستيازي به حيله و نيرنگ از راه ديگر قادر به فتح آن نبودند.

از ديد فرهنگ و مذهب ايران باستان، اين كتاب اشاراتي دارد كه مي‌تواند مفيد باشد، هرچند به نوع مذهب ارمنيان قبل از رو آوردن آنان به دين مسيحيت اشاره‌اي نشده است ولي در چند جا نام از معابدي در ارمنستان برده مي‌شود كه براي ايزدان ايراني ساخته شده‌اند. به طور مثال در جايي اشاره به وجود معبد آناهيتا دارد كه همانطور كه مي‌دانيم آناهيتا ايزدبانو آب در ايران باستان بوده است.

در مورد زبان ارمنيان و ميزان نفوذ زبان پارسي يا پارتي در اين زبان با توجه به اينكه كتاب پيش رو خود ترجمه‌اي به احتمال زياد غيرمستقيم از كتاب اصلي است نمي‌توان نتيجه خاصي گرفت ولي نام پادشاهان ارمنستان همچون خسرو و تيرداد كه در اين كتاب به آنها اشاره شده است بدون شك اسامي ايراني است كه خود اين امر مي‌تواند نشانه‌اي از نفوذ فرهنگ و زيان ايراني در فرهنگ و زبان ارمني باشد.

 



1. در ترجمه كتاب فقط به صورت «آگاتانگغوس» بيان شده است كه ظاهرا با توجه به نوع نگارش لاتين آن اشتباه مي‌باشد.

2. آگاتانغلوس به نوعي اينان را پادشاهان ارمني ايراني‌تبار بيان كرده است كه از نسل پادشاهان اشكاني مي‌باشند.

3. به عقيده برخي «پنج پادشاه» در اين دوران حكومت كرده‌اند يعني قبل از تيرداد سوم پادشاهي به نام خسرو دوم نيز وجود داشته است.

4. حدود سال 208 ميلادي

5. دقيانوس (Decius) بين سالهاي 249 تا 251 ميلادي بر امپراتوري روم حكومت مي‌كرد.

6. كنستانتيانوس اول يا كنستانتيانوس كبير (CONSTANTINUS) قيصر روم بين سالهاي 280 تا 337 ميلادي



Edited by Cyrus Shahmiri - 25-Jul-2009 at 11:09
Back to Top
 Post Reply Post Reply

Forum Jump Forum Permissions View Drop Down

Bulletin Board Software by Web Wiz Forums® version 9.56a [Free Express Edition]
Copyright ©2001-2009 Web Wiz

This page was generated in 0.160 seconds.